ریما رامین فر همسر امیر جعفری + عکس های دیده نشده

ریما رامین فر همسر امیر جعفری  + عکس های دیده نشده
کدخبر : 7880

شایعاتی در خصوص طلاق زوج بازیگر و هنرمند کشورمان ریما رامین فر و امیر جعفری منتشر شده است

 انتشار اخباری در خصوص طلاق ریما رامین فر و امیر جعفری در فضای مجازی جنجالی شد و تعجب همگان را برانگیخت البته این مطلب در فضای مجازی گردآوری شده است و به هیچ عنوان نمی توان به عنوان مدرک مستند از آن نام برد.

 

 

طلاق ریما رامین فر امیر جعفری صحت دارد؟

رابطه یک زوج هنرمند دیگر هم به پایان رسید. این زوج که از آغاز زندگی مشترک‌شان نزدیک به یک دهه می‌گذرد، به رغم داشتن یک فرزند پسر ترجیح دادند که از یکدیگر جدا شوند. هر دوی این افراد فعالیت خود را در تئاتر آغاز کرده‌اند و همکاری با کارگردانان بزرگی را که در کارنامه خود دارند و این دو بازیگر زن و مرد در سریال های عید نوروز زیاد دیده شده اند.

 

خبرداغ و فوری : ویدیوی لورفته از رقص نامتعارف بهنوش طباطبایی با لباس تنگ با مرد نامحرم + فیلم

 

این خبری است که این روزها در سایتها و وبلاگها نقل می شود. به همین منظور ما یک سری به اینستاگرام منتسب ریما رامین فر زدیم که دو روز پیش عکس زیر را منتشر کرده است که شاید جوابی به این اخبار باشد.

 

طلاق ریما رامین فر امیر جعفری صحت دارد؟ + بیوگرافی

 

بیوگرافی ریما رامین فر

ریما رامین فر متولد ۱۳۴۹ در تهران، دارای کارشناسی ارشد در کارگردانی تئاتر می‌باشد. وی کار در تئاتر را در سال ۱۳۷۶ با نمایش «شب بخیر مادر» آغاز نمود و در سال ۱۳۷۹ با بازی در فیلم سینمایی «نان و عشق و موتور ۱۰۰۰» پا به عرصه سینما نهاد.

 

طلاق ریما رامین فر امیر جعفری صحت دارد؟ + بیوگرافی

طلاق ریما رامین فر امیر جعفری صحت دارد؟ + بیوگرافی

 

زندگی خصوصی ریما رامین فر

ریما رامین فر همسر امیر جعفری بازیگر سینما و تلویزیون می‌باشد. و یک پسر به نام آیین هم دارند.

 

طلاق ریما رامین فر امیر جعفری صحت دارد؟ + بیوگرافی

 

زندگی حرفه ای ریما رامین فر

شاید بتوان گفت عاملی که باعث جلوه و درخشش کار ریما رامین فر شد حضور وی در جلو دوربین سیروس مقدم و همکاری با عوامل سریال پایتخت است. هم بازی شدن وی با محسن تنابنده بسیار در ذهن‌ها ماندگار شد. بازی در نقشی به نام هما که همسر یک فرد گچ کار است و حوادث پیش روی آنها یک سیر دراماتیک در بیننده اغوا کرد که این اوج هنر ایشان را در ارائه حس بازیگری می‌رساند.

 

طلاق ریما رامین فر امیر جعفری صحت دارد؟ + بیوگرافی

 


طلاق پدر و مادر ریما رامین فر

ریما رامین‎ فر از طلاق پدر و مادرش پرده برداشت و از آسیب هایی که خودش تجربه کرد گفت

او در یک مصاحبه گفته بود:

اگر مادرم این مصاحبه را بخواند حتما می‌رنجد اما واقعیت این است که من هنوز دارم تاوان طلاقی را که ۴۰ سال قبل رخ داده پس می‌دهم. هنوز هم از خیلی چیزها می‌ترسم.برای همین تمام تلاش خود را می‌کنم تا پسرم از هر گونه تنش و درگیری دور باشد. همه سعی‌ام این است که پسرم را از هر گونه آسیبی که خودم آنها را تجربه کردم، محافظت کنم.

 

طلاق ریما رامین فر امیر جعفری صحت دارد؟ + بیوگرافی

 

طلاق ریما رامین فر امیر جعفری صحت دارد؟ + بیوگرافی

 

بیوگرافی امیر جعفری

امیر جعفری (متولد ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ در تهران) بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی است. بازیگری را زیر نظر حمید سمندریان آموخت.

او تا به حال پنج بار برای بازی در نمایشهای زیر از جشنواره تئاتر فجر برنده جایزه شده است: جایزه اول: رژیستورها نمی‌میرند – یک دقیقه سکوت جایزه دوم: پاییز – همان همیشگی جایزه سوم: رقص کاغذپاره‌ها تقدیر: شب‌های آوینیون بازی در سینما را در سال ۱۳۸۰ و با بازی در فیلم «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» آغاز کرد و با بازی در قارچ سمی ادامه داد.

بازی او در مجموعه بدون شرح (مهدی مظلومی، ۱۳۸۰) اولین حضور او در تلویزیون بود. زوج او و فتحعلی اویسی در دو مجموعه بدون شرح و کمربندها را ببندیم (مهدی مظلومی، ۱۳۸۳) با استقبال فراوان مخاطبین مواجه شد. علیرضا جعفری (بازیگر) برادرزادهٔ اوست.

 

 

ریما رامین فر از زندگی شخصی اش میگوید

ریما رامین فر همسر امیر جعفری هر دو از بازیگران توانمند تئاتر و تلویزیون هستند، ریما رامین فر درباره زندگی شخصی و خانوادگی اش و 20 سال زندگی مشترک با امیر جعفری میگوید.  

 

شما خانواده خوبی دارید و با امیرجعفری یکی از زوج های موفق سینمایی را شکل داده اید. اما حتما شما هم شنید ه اید که زندگی زوج های جوان امروزی دیری نمی پاید و به جدایی می انجامد. به نظر شما چگونه می توان خانواده پایداری داشت؟

درباره این موضوع حتما محققان و کارشناسان کار کرده اند و من نمی توانم نظر کارشناسی در این باره بدهم. اما این نگاه که من 20 سال خانواده ام را حفظ کرده ام اما گروهی نمی توانند این کار را انجام بدهند، آزارم می دهد. نمی توان حکم صادر کرد که اگر یک زو ج کنار هم مانده اند لزوما موفق هستند. به نظرم به تعداد آدم های دنیا، رابطه های متفاوت هم وجود دارد. مهم این است که هر کسی در رابطه ای که هست احساس خوشحالی کند و رابطه اش کار کند. از بیرون قضاوت کردن، درست نیست. به همین دلیل نمی توانم بگویم رمز موفقیتم اینهاست.

ریما رامین فر و پسرش

ریما رامین فر و پسرش آیین

من در خانواده ای بزرگ شدم که رابطه پدر و مادرم کار نکرد و آنها از هم جدا شدند و من بشدت از این جدایی آسیب دیدم، به همین دلیل از هر نوع تنشی پرهیز می کنم. معتقدم وقتی ما بچه دار می شویم باید تلاش کنیم از هر گونه مشکلی که روحیه و زندگی او را دچار تشنج می کند، پرهیز کنیم. هیچ زوجی در دنیا وجود ندارند که خوشبخت مطلق باشند و به اصطلاح برای زندگی در کنار هم به دنیا آمده باشند. هر فردی با ایده آل های ذهنی وارد رابطه می شود، اما بعد متوجه می شود آن رابطه از ایده آل ها فرسنگ ها فاصله دارد.

با توجه به همه اینها، فقط می توانم به جوان ها توصیه کنم برای ازدواج عجله نکنند. شاید گروهی با این نظر من مخالف باشند، اما بهتر است برای ازدواج و تشکیل خانواده دخترها و پسرها به بلوغ فکری برسند و با اولین رابطه ای که برقرار می کنند، فکر نکنند همسر ایده آل خود را یافته اند. باید زمانی وجود داشته باشد تا طرفین یکدیگر را بشناسند چون در غیر این صورت خیلی زود سرخورده می شوند.

یادگیری مهارت های فردی هم مهم است این که ما یاد بگیریم در روابط چگونه عمل کنیم و چطور آستانه صبر و تحمل را بالا ببریم.

دقیقا. اما واقعیت این است که ما هیچ آموزشی نمی گیریم. هیچ جا نیست به ما یاد بدهد که چگونه می توانیم روابط بهتری داشته باشیم یا چگونه صبورتر باشیم. حداقل خود من این آموزش ها را ندید ه ام. ما حتی بلد نیستیم بیاموزیم. به نظرم هنوز در جامعه ما درباره یک رابطه صحبت کردن یک جور تابو است و گویا منعی درباره آن وجود دارد. فرزندان درباره روابط خود با والدین صحبت نمی کنند و پدر و مادرها هم ترجیح می دهند که اگر متوجه این موضوع شدند با سکوت از آن عبور کنند. برای همین است که نوجوانان و جوانان ما در روابطشان دچار مشکل می شوند و آسیب می بینند.

اما نسل جوان امروز امنیت روانی و آرامش نسل گذشته را ندارد.

شاید این جوری باشد. اما ما و پدر و مادرهای ما هم خوب زندگی نکردند. خیلی ها به من و امیر می گویند، چه زوج خوشبختی! هم در عرصه کاری هم در زندگی خانوادگی، اما واقعیت این است که مردم از بیرون قضاوت می کنند. شاید اگر کسی جای من یا امیر بود این زندگی ادامه پیدا نمی کرد. بنابراین بهتر است درباره زندگی دیگران قضاوت و ارزش گذاری نکنیم.

ریما رامین فر و همسرش امیر جعفری

ریما رامین فر و همسرش امیر جعفری

اما شما با همه تفاوت هایی که شاید با هم داشته باشید در کنار هم مانده اید. راز این درکنار هم ماندن، چیست؟

ما از همان اول اولویت هایمان را مشخص کردیم که چه چیزهایی ما را ناراحت یا خوشحال می کند. اولویت های ما با یکدیگر فرق می کند. امیر پدر، رفیق و همکار خوبی است. به دلیل داشتن امتیازهای خوبش، بدی هایش را نادیده می گیرم. امیر هم حتما همین کار را با من می کند. من هم حتما نکات منفی زیادی دارم که او به خاطر خصلت های خوبم آنها را تحمل می کند. به نظرم جوان های امروزی این اولویت بندی را ندارند. معتقدم همسر آدم سوپر قهرمان نیست که همه چیزهای خوب را داشته باشد و قرار نیست تو را به همه آرزو هایت برساند. ویژگی های خوب و بد در کنار هم هستند. زندگی روزهای بد زیاد دارد، اما انگار امروز تحمل آدم ها برای عبور از این سختی ها کم شده است. این سختی ها در همه مراحل و عرصه های زندگی هست و فقط مربوط به زندگی زن و شوهری نیست.

از تجربه ناموفق پدر و مادرتان گفتید و آسیبی که از آن دیدید، چگونه این تجربه بد را مدیریت کردید؟

اگر مادرم این مصاحبه را بخواند حتما می رنجد اما واقعیت این است که من هنوز دارم تاوان طلاقی را که 40 سال قبل رخ داده پس می دهم. هنوز هم از خیلی چیزها می ترسم. برای همین تمام تلاش خود را می کنم تا پسرم از هر گونه تنش و درگیری دور باشد. همه سعی ام این است که پسرم را از هر گونه آسیبی که خودم آنها را تجربه کردم، محافظت کنم.

امیر می گوید کاش شبیه هما بودی
بعضی ها به من می گویند احتمالا به لحاظ رفتاری شباهت زیادی به هما داری، درحالی که این طور نیست؛ من برخلاف هما زنی استرسی هستم، خیلی زود دلشوره می گیرم و نمی توانم در شرایط بحرانی با آرامش و بدون غرغر تصمیم بگیرم، شاید به همین خاطر است که هروقت امیر سریال  پایتخت را تماشا می کند، می گوید ای کاش شبیه هما باشی و انقدر آرامش داشته باشی. (باخنده)
 
رمزگشایی از لهجه هما
با وجود اینکه پایتخت به سری چهارم کشیده شد اما هنوز برخی این سوال را دارند که چرا هما لهجه ندارد. وقتی من به این مجموعه اضافه شدم همه بازیگران با لهجه و بدون لهجه تست دادند و من هم مشکلی با صحبت به لهجه مازندرانی نداشتم اما بعد از مدتی سیروس مقدم و محسن تنابنده به این نتیجه رسیدند که اگر همه بازیگران این سریال لهجه داشته باشند، ممکن است کار یکنواخت شود و به کار مناسبی برای شبکه استانی بدل شود؛ به همین خاطر سعی کردیم برای گذشته هما برای خودمان قصه ای بسازیم و به گونه ای آن را طراحی کنیم که رنگ آمیزی در آن وجود داشته باشد و مخاطبان مختلف بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند؛ به همین خاطر هما بدون لهجه صحبت می کند.
 
عاشق رستوران های شمال هستم
مردم شمال، خونگرم و مهربانند به همین خاطر از هم نشینی با آنها لذت می برم، آنها ضمن داشتن فرهنگ غنی، از تنوع بی نظیر غذایی هم برخوردار هستند، به همین خاطر از خوردن غذاهای شمالی واقعا لذت می برم.
 
همسرم موافق و پسرم مخالف پایتخت است
راستش را بخواهید پسرم برخلاف همسرم چندان موافق بازی ام در سریال پایتخت نیست و به نبودنم در خانه اعتراض  می کند؛ من هم چند باری گفتم این بار در این مجموعه حضور پیدا نمی کنم اما هربار که سریال شروع به ساخت می شود، قلب من هم به تپش می افتد؛ چراکه بعد از گذشت سال ها دیگر خانواده معمولی به خانواده دوم من بدل شده  و دلم برای آنها تنگ می شود، برای همین سعی می کنم آیین را متقاعد کنم که دوری ام را تحمل کند؛ هرچند در این راه نمی توانم منکر حمایت های همسرم شوم؛ او قدرت پذیرش نقش هایی از این دست را در من ایجاد می کند، مسوولیت های آیین را می پذیرد و خیالم را راحت می کند.

ریما رامین فر در پایتخت

 ریما رامین فر در پایتخت

همه از بازیگر شدنم تعجب کردند
در دوران کودکی بسیار خجالتی بودم به همین خاطر هیچ کس حتی به ذهنش خطور نمی کرد که من روزی از دنیای بازیگری سر در بیاورم. هیچ وقت یادم نمی رود بزرگترین دغدغه اطرافیانم این بود که کاری انجام دهند تا خجالتم بریزد؛ به همین خاطر یک تولد برای من گرفتند و مجبورم کردند به داخل جمع بیایم و شمع های روی کیک را فوت کنم. البته این کار برای من خیلی سنگین بود ولی این اولین گامم برای ریختن خجالتم بود. وقتی وارد مقطع دبیرستان شدم، نگاهم به خیلی از مسائل تغییر کرد. در آن زمان به سینما علاقه مند شدم؛ البته هیچ گرایشی به بازیگری نداشتم اما با حضور در کلاس های استاد سمندریان و توضیحات ایشان در مورد علم بازیگری، نگاهم به دنیای بازیگری تغییر کرد. البته هنوز هم رگه هایی از خجالت در من وجود دارد اما جنس خجالتی بودنم تا حد زیادی تغییر کرده است.
 
همسر و مادر بودن برایم از همه چیز مهم تر است
در زندگی همه چیز به اولویت های افراد باز می گردد، اولویت من همیشه خانواده ام بوده، به همین خاطر وقتی ازدواج کردم آن چیزی که برایم از بازیگری مهم تر بود، همسر امیر جعفری بودن و بعد از آن مادر شدنم بود؛ به همین خاطر هیچ وقت بازیگری برایم آنقدر مهم نبوده که بخواهم به خاطر آن برای همسر و پسرم کم بگذارم. در کل من فرد خانواده دوستی هستم و بودن در کنار خانواده ام به مراتب بیش از هر چیز دیگری برایم ارزشمند است. نکته جالب در مورد تولد همسرم امیر و پسرم آیین این است که هر دو متولد شهریورماه هستند؛ آیین شش شهریور سال 1386 به دنیا آمد و امیر هم متولد دهم این ماه است؛ با این اوصاف باید به من حق بدهید که عاشق ماه شهریور باشم. البته من خودم متولد فروردین هستم.
 
پای مادر شدن باید ایستاد
بعد از اینکه شما مادر می شوید دیگر نمی توانید این مسوولیت مهم را نادیده بگیرید و بگویید مثلا من تا این زمان پای مسوولیت هایم می ایستم و بعد از آن شانه خالی می کنم. به هر حال وقتی من پذیرفتم که مادر باشم، همه مسوولیت هایش را هم، هرچند سخت، می پذیرم و سعی می کنم با همه آنها کنار بیایم. تمام سعی ام را می کنم که بهترین باشم، اما همیشه این امکان وجود ندارد.
 ریما رامین فر و همسر و پسرش
من و امیر با هم رقابت نمی کنیم
بعضی زوج های هنری با یکدیگر وارد رقابت می شوند اما من و امیر چنین حسی نسبت به هم نداریم و موفقیت های یکدیگر را متعلق به هم می دانیم. من همیشه از اینکه امیر را در جایگاهی بالاتر ببینم، لذت می برم و شک ندارم که او هم چنین حسی نسبت به من دارد؛ چون اگر غیر از این بود تا این حد از همدیگر حمایت نمی کردیم.
 
 درگیر رابطه مادرشوهر و عروس نشدم
راستش را بخواهید من هیچ وقت با واژه هایی مثل عروس و مادرشوهر کنار نیامدم و نتوانستم با آنها ارتباط برقرار کنم؛ برای من مادر امیر همیشه مانند مادر خودم بوده و با او با عشق و احترام برخورد کرده ام و همین برخورد متقابل را هم از او دیده ام.
 
عاشق سفرم
من شیفته سفرم؛ به همین خاطر از هر فرصتی برای سفر رفتن استفاده می کنم. از وقتی بچه دار شدیم سبک سفرهای مان هم تا حدی تغییر کرده و سعی می کنیم جاهایی را انتخاب کنیم که به پسرمان هم در آنجا بیشتر خوش بگذرد.
 
زندگی سه نفره ما
در زندگی سه نفره مان هیچ کدام خود دار نیستیم و حس مان را به شیوه های مختلف بروز می دهیم؛ حالا با بغل کردن یا بوسیدن آیین، یا به قول شما قربان صدقه رفتن. البته نه فقط در مورد آیین بلکه در مورد خانواده و دوستانم هم همین طور هستم، احساساتم را نسبت به آنها نشان می دهم و فکر می کنم این موضوع در آینده آیین هم تاثیرگذار است. او از حالا که بچه است وقتی شیوه برخورد و ابراز محبت ما را در رابطه با اطرافیان مان می بیند، یاد می گیرد او هم احساسات و علاقه اش را نشان دهد؛ به هر حال یکسری ویژگی ها ژنتیکی است و یکسری هم اکتسابی. ما تمام سعی مان را می کنیم تا آیین را پسری برون گرا بار بیاوریم. به نظرم کسانی که احساسات شان را بروز می دهند، آدم های سالم تری هستند. امیدوارم او هم این طور شود. 
آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر:

  • بتزنشستگی
    0

    بازنسستگی


‍‍‍
این خبر را از دست ندهید
روی خط رسانه