فریبا متخصص

فریبا متخصص بازیگر سریال افرا کیست؟

فریبا متخصص بازیگر سریال افرا کیست؟
کدخبر : 21681

فریبا متخصص متولد سال 41 در بروجرد است.

فریبا متخصص متولد سال 41 در بروجرد است.فریبا متخصص در سریال شهرزاد فریبا متخصصایفای نقش کرده است

نام :فریبا متخصص

سال تولد :1340

ماه تولد:مرداد

شهر:بروجرد

حرفه:بازیگری

فعالیت :1360 تا حالا

وی همچنین در رادیو نیز به عنوان گوینده نمایش های رادیویی و دوبلر فعالیت می کند فریبا متخصص در 1 مرداد ماه سال 1340 در بروجرد متولد شد. کار هنری خود را از سال 1360 با تئاتر آغاز کرد.

او فعالیت خود را در تلویزیون و رادیو به ترتیب از سال های 1362 و 1368 آغاز نمود و در سال 1370 به عرصه سینما راه یافت. وی در سال 1370 موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته جامعه شناسی شد. شنگول و منگول، شب زمستانی، سیب سرخ حوا و ماه پیشونی از جمله آثار او در سینما هستند.

خانواده،ازدواج وفرزند

پنج خواهر و برادر دارم و یک پسر 17 ساله به نام پوریا پور بهرامی که در زمینه بازیگری فعالیت دارد.

فریبا متخصص

شایعات ازدواج

در برخی سایت ها عنوان شده وی همسر مهران مدیری یا علی عمرانی است که این موضوع صحت ندارد و همسرش یک فرد غیر هنری با نام فامیلی پور بهرامی می باشدهمسر واقعی مهران مدیری و مادر فرهاد مدیری و شهرزاد مدیری فرزندان مهران مدیری رشته اش هنری بوده و ادبیات. او خانه دار است و برای خودش می نویسد و هیچ وقت دغدغه انتشار نوشته هایش را نداشته. اسم فرهاد را هم مادرش انتخاب کرده و بعد از آن مهران مدیری زیاد از این اسم در شخصیت های تلویزیونی اش استفاده کرده است.

رادیو

از سال 68 هم وارد رادیو شده و در بخش اداره کل نمایش صدا استخدام شدم. وی بازیگر حرفه ای رادیو است و علاوه بر دریافت جوایز متعدد بازیگری در زمینه های گوناگون، تاکنون بیش از 9 جایزه داخلی و بین المللی را نیز به خاطر فعالیت های رادیویی اش دریافت کرده است

تئاتر

از سال 1360 کار خود را در زمینه تئاتر آغاز کردم من عاشق تئاتر هستم و در گذشته و در بین سال های 60 تا 75 فعالیتم در تئاتر خیلی چشمگیر بود ولی الان به دلیل مشغله کاری، کمتر تئاتر کار میکنم ولی باید بگویم رشد کیفی که سینما در سالهای اخیر داشته تئاتر نداشته است.

سینما یا تلویزیون

سینما مخاطبان خاص خود را دارد ولی تلویزیون عامه پسندتر است و برقراری ارتباط با مردمی که از هر قشری هستند در تلویزیون راحتتر است؛ بیشتر ترجیح میدهم در تلویزیون فعالیت کنم. این را هم بگویم که گرایش خاصی به رادیو دارم.

اجرا

بدون شک این بازیگری و اجرا مقوله ای جدا از هم هستند ولی به خاطر علاقهای که به مجریگری داشتم و اینکه احساس کردم میتوانم در این زمینه هم موفق باشم به مجریگری پرداختم.

کارگردان و بازیگران مورد علاقه شما

اسم برایم مهم نیست بلکه کار خوب را دوست دارم حالا هر کسی که آن را انجام دهد.

ماندگارترین نقش یا سکانس

در هر نقشی تلاش میکنم که به بهترین نحو کار خود را انجام دهم. کاری برایم دلچسب و ماندگار است که مردم آن را بپسندند.

فریبا متخصص

نقش هنر در زندگی فریبا متخصص واساس انتخاب نقش ها

هنر همیشه و در هر برهه ای از زندگی، چشمانداز من را به دنیا وسیعتر کرده و باعث شده دنیا را روشنتر ببینم. اینکه کجای عالم سینما هستم باید بگویم که سینما اقیانوسی است که من حتی ذرهای از آن هم نیستم. ولی امیدوارم سینمای ما یک سینمای معنا گرا باشد که خوشبختانه در بعضی از این کارها این مهم دیده میشود. از آنجا که بازیگری حرفه من است خب باید حرفه ای با آن برخورد کنم و مسائل مالی را هم در نظر بگیرم ولی کمتر پیش میآید که به خاطر پول خوب نقشی را بپذیرم که علاقهای به آن ندارم.

متن خوب، نقش خوب، کارگردان و اخلاق حرفه ای ملاک انتخاب نقش هایم می باشد.

تلخ ترین خاطره فریبا متخصص

در زندگی فریبا متخصص، تلخ ترین خاطره به شبی برمیگردد که برادر جوانش را ناگهانی و در اثر سکته قلبی از دست داد. تلخی ماجرا وقتی دوچندان شد که او علی رغم این که تمام اعضای خانواده اش در حال عزاداری بودند، طبق قراری که با گروهش در رادیو داشت، سر ضبط رفت. متخصص می گوید:از شدت گریه، چشم هایم باد کرده بود. یک عینک آفتابی به چشمم زدم و صبح رفتم سر کارآنجا می دیدم که همکارها با تعجب به من نگاه می کنند و به همدیگر می گویند این چرا عینکش را در نمی آورد؟تلخ ترین و شیرین ترین واقعه زندگی فریبا متخصص! یک نمایش رادیویی به کارگردانی آقای زنجانپور بود. یک گروه بزرگ 20 نفره بودیم و من نقش زنی را داشتم که صاحب کافه بود و باید مدام می خندید و اداهایی در می آورد که من در حالت عادی هم برایم سخت بود این نقش را ایفا کنم. با تمام این سختی ها اجرا تمام می شود.

بعد از پایان نمایش متخصص دیگر نمی تواند گریه خود را نگه دارد و اشکش سرازیر می شود. اعضای گروه به شدت ناراحت می شوند و از او می پرسند چرا ماجرا را به آنها نگفته، اما او هنوز هم نمی داند کار درستی انجام داده یا نه:بعد از این همه سال هنوز نمی دانم باید پیش خانواده ام می ماندم یا باید وظیفه شغلی ام را انجام می دادم؟

شیرین ترین خاطره زندگی

یکی از بازی هایش به خاطر همزمانی با دوره خاصی از زندگی اش به شیرین ترین حادثه زندگی اش بدل شده:وقتی پسرم را باردار بودم، یک پیشنهاد کار دریافت کردم. می ترسیدم خطرناک باشد. با دکترم مشورت کردم و گفت اگر روحیه ات را شاد می کند حتما این کار را بکن. برای بچه که خطری ندارد و خوب هم هست. این بهترین اتفاقی بود که در کارم افتاد.

زیبایی در سادگی است

معتقدم زیبایی در سادگی است و حتی اگر بخواهم یک لباس انتخاب کنم تلاش می کنم لباسی باشد که در عین شیک بودن، ساده باشد. من از زرق و برق بیزارم و اگر زندگی مرا از نزدیک ببینید هیچ چیزی ندارم که ارزش مالی خیلی ویژه ای داشته باشد.هیچ وقت نگفته ام چرا فلانی آنجاست .آدم پرتوقعی نیستم برای همین راحت زندگی می کنم .هیچ وقت خودم را با کسی مقایسه نکرده ام، هیچ وقت نگفته ام چرا فلانی آنجاست چرا من اینجا هستم و … فقط در زندگی حسرت کسانی را می خورم که خیلی کتاب می خوانند و گرنه با هر امکاناتی زندگی کرده ام و با آن ساخته ام.

از تندیس بهترین بازیگری فجر خجالت کشیدم

از این که تندیس بهترین بازیگر زن در جشنواره سی و چهارم به من داده شد خجالت کشیدم و دوست داشتم این جایزه نصیب جوان ترها شود .من برای جایزه نیامده بودم و در سنی نیستم که بگویم دریافت جایزه برای آینده کاری ام خوب است. به قول معروف زیادش رفته است و کمش مانده است.

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر:

‍‍‍
این خبر را از دست ندهید
روی خط رسانه