چهره جدید هستی مهدوی | شایعه ازدواج هستی مهدوی با شهاب حسینی به کجا رسید

به گزارش رصداقتصادی : شایعه ای در فضای مجازی منتشر شده است که صحت ندارد و کاملا کذب است . در ادامه عکس ها و بیوگرافی شهاب حسینی و هستی مهدوی دو بازیگر مطرح کشور را می خوانید . هستی مهدوی مجرد است و ازدواج نکرده است . هستی مهدوی سابقه همبازی بودن با شهاب حسینی را نیز دارد .

هستی مهدوی بازیگر زیبا و محبوب ایرانی است که در این عکس استایل شیک خاص او را مشاهده می کنید.

هستی مهدوی و یا مهدخت مهدوی فر در ۲۱ آذر ماه سال ۱۳۷۰ در تهران متولد شد، پدر خانم مهدوی فوت نموده و وی به همراه برادرها و مادرش زندگی می کند، هستی مهدوی فارغ التحصیل لیسانس رشته گرافیک می باشد. مهدوی فر در سریال های جراحت، مادرانه، گذر از رنج ها، حانیه، سایه بان و فیلم های سوت پایان، چهارشنبه، پنجاه کیلو آلبالو، کمدی انسانی و ماجرای نیمروز: رد خون بازی کرده که نوع هر کدام از نقش هایش گوناگون است؛ از دختری متفاوت در «سوت پایان» تا نقش یک دختر لال در «زبان مادری». او در «مادرانه» در نقش دختری دبیرستانی که گرفتار اعتیاد گشته، ظاهر شد؛ در ماجرای نیمروز نیز به ایفای نقشی متفاوت و خاکستری پرداخت. در این عکس استایل زیبای هستی مهدوی را مشاهده می کنید.

ماجرای ازدواج شهاب حسینی با هستی مهدوی فر

تنها سند موج سواری فعالان فضای مجازی برای جدایی شهاب حسینی از همسرش این است که شهاب حسینی در اینستاگرام قبلا فقط همسرش را فالو کرده بود که چند وقتی است او را نیز آنفالو کرده و در صفحه هیچکدام از این زوج عکسی از همدیگر نیست و پاک شده است.

شهاب حسینی

بر این اساس فعالیت شهاب حسینی در فضای مجازی باعث به وجود آمدن این شایعه شده است واقعیت آن هنوز تایید نشده است.

هستی مهدوی فر

در حالی که هنوز خبر طلاق شهاب حسینی داغ است؛ در فضای مجازی خبر تاییده نشده ای از رابطه وی با هستی مهدوی فر و ازدواج این دو بازیگر سینما خبرساز شده است.

اطلاعات دقیقی درباره ازدواج شهاب و هستی منتشر نشده است و حتی این خبر تایید تا تکذیب نشده است. اما این دو بازیگر در فیلم چهارشنبه بایکدیگر هم بازی بودند.

بیوگرافی هستی مهدوی فر

هستی مهدوی فر متولد 21 آذر 1370 در تهران، بازیگر است

فارغ التحصیل لیسانس رشته گرافیک می باشد که با تلویزیون شروع کرد و حالا از چهره ها شخصی سینماست و بسیار به دیدن فوتبال و جام جهانی هم علاقمند است

خانواده

نام اصلی اش مهدخت می باشد، او بخاطر فوت پدر، سالهاست در کنار مادر و برادرهایش زندگی می کند و به شدت عاشق نجوم و مسافرت هم می باشد

شروع بازیگری

بر حسب یک اتفاق که نمی خواهد بگوید! در سال 1389 وقتی 19 ساله بود در سریال جراحت جلوی دوربین رفت و این رویه را بدون کلاس بازیگری ادامه داد

سینما و شهرت

با سریال سوت پایان به کارگردانی نیکی کریمی در سال 1389 بازی در سینما را تجربه کرد تا اینکه سال 1392 با سریال مادرانه در نقش رها به شهرت رسید

علاقه به فیلمسازی

قبلا می نوشتم ولی الان خیلی کم پیش می آید

این روزها بیشتر دلم می خواهد ساختن فیلم کوتاه را تجربه کرد، راستش را بگویم فیلمسازی را بیشتر دوست دارم اما در بازیگری خود واقعی ام نیستم

از بدنسازی تا فیلم

ورزشکار حرفه‌ ای نیستم اما بدنسازی، شنا و سوارکاری می‌ کنم

ورزش بیشتر برای حکم تفریح را دارد و حرفه ای انجام نمی دهم، در اوقات فراغت بیشتر فیلم تماشا می کنم و متاسفانه چند سالیست کتاب خواندنم کم شده است

ازدواج

به ازدواج خیلی فکر می کنم و هردفعه بیشتر به این نتیجه رسیدم که نمی خواهم ازدواج کنم ! البته شاید هر وقت که موعدش فرا رسید، نظرم عوض شود

آشپزی و رستوران گردی

آشپزی به من آرامش خاصی می‌ دهد، یکی از تفریحاتم این است که در اینترنت دنبال دستور پخت غذاهای جدید می‌ گردم و درست کردن آنرا امتحان می کنم

البته رستوران رفتن را هم خیلی دوست دارم

عشق سفر کویر

عاشق سفرم، به خصوص سفرهای کویر گردی، اما به طور کل دوست دارم سوار ماشینم شوم و مثلا از بندر ترکمن تا آستارا را بروم یعنی خط شمالی ایران را طی ‌کنم

بازیگران مورد علاقه

در میان آقایان حمید فرخ‌ نژاد را دوست دارم و در میان خانم‌ ها به نظرم هنگامه قاضیانی واقعا ویژه است و بازی‌ های سحر دولتشاهی را هم خیلی دوست دارم

میان بازیگران خارجی هم از بازی خاویر باردم و کیت بلانشت خیلی خوشم می‌ آید

عشق نجوم

من قبلا نجوم کار می کردم و اکثرا خونه نبودم و در بیابان و کیر سفر می رفتم، خیلی نجوم را دوست دارم چون خیلی اتفاقات جالبی در این فضا می افت

بیوگرافی شهاب حسینی

شهاب حسینی متولد 14 بهمن 1352 در تهران ، بازیگر ، مجری و گوینده است

دیپلم رشته انسانی دارد و دانشجوی انصرافی رشته روانشناسی دانشگاه تهران می باشد که فعالیت خود را با گویندگی در رادیو آغاز کرد و حالا کارگردانی هم می کند

خانواده

 سید شهاب الدین حسینی تنکابنی ، همانطور که از نام خانوادگی اش مشخص است اهل تنکابن مازندران می باشد و یک برادر بنام سید مهدی و دو خواهر دارد

او در حین تولد 3/700 کیلوگرم وزن داشت و ساعت 3/30 دقیقه نیمه شب بدنیا آمده است

پسر شر خانواده

مادرم می‌ گفت تو پسر شری بودی ولی گذشت تا اینکه روزی به خاطر سر‌بازی سرم را با نمره 4 اصلاح کردم و دیدم سرم از 9 ناحیه شکسته است

با توجه به اینکه زمان وقوع 5 – 4 مورد از این شکستگی‌ ها را به خاطر نمی‌ آورم، باید آن‌ ها را به دوران کودکی‌ ام نسبت داد

مدرسه و شغل مادر

اول دبستان را در مدرسه بامداد نو گذراندم و از 8 سالگی بخاطر شغل مادرم که امدادگر سیار بود به خرم آباد نقل مکان کردیم و تا سال 1362 در این شهر حضور داشتیم

علت انصراف از دانشگاه

دو سال در دانشگاه درس خواندم و بعد انصراف دادم ، عمویم مقیم کانادا بود و منم قصد داشتم سریع‌ تر به او در کانادا برسم همین تصمیم باعث شد تا درس را نیمه‌ کاره رها کنم

تلاش برای مهاجرت

برای رفتن به کانادا اما نیاز به پایان خدمت داشت به همین خاطر به سربازی رفت تا اینکه در ماه 18 خدمت دچار خونریزی معده شد و به بیمارستان 502 منتقل یافت

آنجا بود که گفتند نباید اصلا به خدمت می آمد، با توجه به اضافه هایی که خورده بود ترجیح داد معاف شود و اینگونه بود سر 18 ماه با خدمت خداحافظی کرد

کلاس بازیگری

بازیگری را از سال 1371 وقتی 19 ساله بود با حضور در کلاس های استاد سمندریان شروع کرد و ظرف یکسال تمرینات مختلفی برای دستیابی به فنون بازیگری انجام داد

ازدواج و فرزندان

سید شهاب حسینی در سال 1374 وقتی 22 ساله بود با پریچهر قنبری از همکاران خود در تئاتر ازدواج کرد که اولین فرزند ایشان سال 1382 بنام محمد امین متولد شد

در سال 1390 نیز دومین پسر این زوج بنام امیر علی به دنیا آمد

بیوگرافی پریچهر قنبری

پریچهر قنبری متولد 4 دی 1359 در تهران ، فارغ التحصیل رشته چهره پردازی از دانشگاه تهران می باشد که یک خواهر و یک برادر دارد و آخرین فرزند خانواده است

از تجربه های بازی ایشان در جلوی دوربین می توان به فیلم ساکن طبقه وسط بکارگردانی همسرش در سال 1393 اشاره کرد

ماجرای آشنایی

یک روز از سربازی مرخصی گرفتم تا سری به رفقای دانشجو بزنم ، آنجا بود که دیدم دختر خانم زیبا ، ساده و محجوبی سرگرم مطالعه کتاب‌ هایش است

هرچه خواستم با او ارتباط برقرار کنم ، نشد که نشد با این حال در نگاهش چیزی دیدم که تشویقم کرد به ادامه راهی که منجر به ازدواج شد