رقص پوریا پورسرخ بازیگر معروف جوکر | پوریا پورسرخ همه را شوکه کرد

پوریا پورسرخ بازیگر باتجربه سینما و تلوزیون است . پوریا پورسرخ کمتر در سریال های طنز بازی کرده است اما یکی از شرکت کننده های فصل جدید جوکر پوریا پورسرخ می باشد . پوریا پورسرخ در دو قسمتی که در جوکر بود از همه کمتر فعالیت داشت اما قسمتی از چالش رقص جوکر با اجرای مهران رجبی توسط پوریا پورسرخ نیز اجرا شد که به سرعت در فضای مجازی وایرال شد . در ادامه ویدیوی رقص ریز پوریا پورسرخ را مشاهده می کنید . 

بیوگرافی پوریا پورسرخ و همسرش

پوریا پورسرخ متولد 4 تیر 1356 در تهران ، بازیگر و ورزشکار بدنساز است

فارغ التحصیل دکترای رشته فیزیولوژی گیاهی می باشد که سابقه خبرنگاری حرفه ای و کار در کشور امارات رو دارد و در رشته کیوکوشین کمربند مشکی دارد

او 182 سانتی متر قد دارد و در 42 سالگی ازدواج کرده و از هواپیما میترسد

خانواده و تحصیلات

ساعت 4 صبح در تهران بعنوان فرزند اول خانواده بدنیا آمده است و دو خواهر بنام های «پگاه» و «پانته آ» و یک برادر به نام «رضا» دارد که هر سه لیسانس دارند

مادرش دبیر بازنشسته زبان انگلیسی و پدرش بازنشسته شرکت نفت می باشد

خودش مقطع لیسانس را در رشته اصلاح نباتات دانشگاه آزاد شیراز خواند و فوق لیسانس و دکترا را در تهران فیزیولوژی گیاهی خواند

فعالیت روزنامه نگاری

همزمان با تحصیلات دانشگاهی بعنوان خبرنگار در نشریات هنری و اجتماعی از جمله «دنیای جوانان» مشغول بکار بود و در یک شرکت تبلیغاتی در دبی نیز فعالیت میکرد

شروع بازیگری

اوایل دهه 80 در کلاس های بازیگری محمد حسین لطیفی شرکت کرد تا اینکه در سال 1382 به دعوت لطیفی قرار بود بعنوان دستیار او را همراهی کند

اما بعلت عدم حضور یکی از بازیگران بجای وی بازی کرد به این ترتیب اولین تجربه اش با «سریال فرار بزرگ» در سال 1383 بود

شهرت با وفا

بعد از تجربه اولین بازیگری سال 1385 در سریال «وفا» به کارگردانی محمد حسین لطیفی بعنوان بازیگر نقش اصلی درخشید و از آنجا مسیر هنری اش تغییر کرد

ورود به سینما

سال 1384 نیز در فیلم «جنایت و جنحه» بازی کرد که این فیلم هیچ وقت پخش نشد به این ترتیب اولین تجربه رسمی او از فیلم «مهمان» سال 85 شروع شد

از فوتبال تا کیوکوشین

از بچگی ورزش رو دوست داشتم و بیشتر فوتبال را دنبال می کردم، بعدها در رشته رزمی کیوکوشین وارد شدم و تا کمربند مشکی پیش رفتم

در سال های اخیر هم بدنسازی مد شد و این رشته را هم دنبال کردم

طرفدار استقلال و رئال

آقا بازیگر با اینکه دوست صمیمی علی کریمی هست اما یکی از طرفداران تیم استقلال می باشد و همچنین از طرفداران پروپا قرص تیم رئال مادرید است

او حتی پیراهن تیم رئال مادرید با امضای بازیکنانش را نیز دارد

بازیگران مورد علاقه

مهدی پاکدل را خیلی دوست دارم و تئاترهایش را می پسندم ، محسن تنابنده و امیر آقایی را هم دوست دارم البته بیشتر همبازی هایم خوب بودند

شغل دوم

آقای پورسرخ دکترای فیزیولوژی گیاهی دارد و در کنار بازیگری به کار طراحی فضای سبز و ترجمه مقاله برای مجله های علمی هم مشغول است

پوریا پورسرخ و مهراوه شریفی نیا

بعد از بازی در سریال «کیمیا» در سال 94 و انتشار عکس های دو نفره اش با مهراوه شریفی نیا شایعه ازدواج این دو هنرمند منتشر شد که صحت ندارد

آنها 15 سال است بعنوان دوست و همکار کنارهم بازی می کنند

 

ازدواج در 42 سالگی

پوریا پورسرخ در سال 1398 وقتی 42 ساله بود ازدواج کرده و زیر یک سقف زندگی می کند ایشان در نهایت این خبر را بصورت رسمی در برنامه سال تحویل 99 تایید کرد

نام و عکسی از عروس خانم منتشر نشده است

 

به دور از حسادت و کینه

به شرافتم قسم می خورم که هرگز از موفقیت کسی ناراحت نشدم

همیشه مانند دونده‌ های ماراتن به هدفم نگاه کرده‌ ام و هرگز به فکر این نبودم برای پیشرفت خودم به کسی ضربه بزنم حتی اگر کسی به من ضربه بزند

 

نه به نقش سیگاری

تابحال در هیچ فیلمی سیگار نکشیده ام ، حتی برای یکبار هم این موضوع را ضعف می دانم ، آنقدر شهامت دارم که بگویم نه ، نمی توانم در نقش یک سیگاری بازی کنم

 

علاقه به ژانر فرهادی

لزومی ندارد که فقط در فیلم هایی بازی کنم که ژانر مورد علاقه من باشد ، سلیقه من فیلم های اصغر فرهادی و بهمن قبادی است

اما ممکن است مخاطب من را در فیلم های پسر و دختری دوست داشته باشند

 

سریال فقط بازی تاج و تخت

سریال مورد علاقه ام «گیم آف ترونز» بود ، یادم هست شبا ساعت 2 چون از شبکه HBO پخش می شد زنگ می زدم خانه دوستم که آن قسمت را ضبط کند

 

فیلم بجای کتاب

زمانی ندارم برای مطالعه و مجبورم مرتبط با رشته درسی ام کتاب بخوانم ، کتاب های روانشناسی را هم چون علاقه دارم می خوانم اما فیلم بازم و فیلم دوست دارم

 

خاطره ای از ناصر حجازی

یک روز استقلال با دالیان بازی داشت و من بچه بودم برای دیدن مرحوم حجازی رفتم به هتلی که تیم اردو زده بود که در لابی از خانمی پرسیدم آقای حجازی کجاست ؟

 

گفت برو هر جا بوی ادکلن خوب آمد همانجا نشسته است

سال ها بعد یک روز به ملاقات آقای حجازی رفتم و او را در شرایطی دیدم که نه خودش می توانست عطر بزند نه کسی که دیدنش می رفت