رضا کیانیان
اعتراض رضا کیانیان نسبت به وضعیت اقتصادی
رضا کیانیان در پست خود درباره وضعیت اخیر مردم و پرداخت یارانه ها در دولت سیزدهم انتقاد کرد.
رضا کیانیان در سال ۱۳۳۰ در محله میدان خراسان تهران به دنیا آمد. رضا کیانیان فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۸ با حضور در فیلم تمام وسوسههای زمین ساخته حمید سمندریان آغاز کرد. رضا کیانیان در سنین جوانی و قبل از انقلاب اسلامی عضوی از گروه سیاسی-نظامی و مارکسیستی پیکار بود.
رضا کیانیان با خطاب دادن محسن رضایی دستیار اقتصادی رییس جمهور در پستش نوشت:
«جراحی اقتصادی» تا به حال اسمهای گوناگونی داشته. تحریم، قبلتر توطئههای امپریالیسم و کارشکنی دشمنان.
همهی این اسمها، یعنی «تورم و گرانی»! برای جلوگیری از تورم و گرانی تمام رؤسای جمهور دستورها ی قاطع دادند. ونهایتاً ستاد تنظیم بازار تشکیل دادند. ولی اتفاقی نیفتاد. فقط حقوق بگیر اضافه شد.
تا بالاخره آقای رییسی، با ۷۰۰۰ صفحه برنامه برای اقتصاد ایران خطاب به مسوولان دستور دادند: جلسات و برنامهریزیهای خود را بر این محور تنظیم کنید که در کوتاهمدت و حتی برای همین شب عید (۱۴۰۱) بتوانید با اقدامات جهادی، دستگیر فقرا و نیازمندان جامعه باشید. ولی باز هم نشد که نشد.
گرانی اسب سرکشی بود که به هیچ دستور و ابلاغ و بخشنامه گوش نمیکرد. بالاخره برادر محسن رضایی که سال هاست در انتخابات ریاست جمهوری شرکت میکردند و طرحهای فدرالی و اقتصادیشان را مطرح مینمودند.
تیغ جراحی را از رو بستند و به عنوان مشاور اقتصادی وارد میدان شدند. ایشان خیلی جهادی اقتصاد مردم را جراحی کردند! انداختند دور! بدون این که به مردم خبر دهند و از مردم بپرسند راضی هستند یا نه. بدون بیهوشی اقتصادشان را بریدند و این شد که مردم از درد فریاد زدند و راهی خیابانها شدند.
حالا هر کاری میکنند که مردم فریاد نزنند و برگردند خانه، نمیشود. خواستند اقتصاد مردم را دوباره بدوزند. نشد. با داروی بیهوشیِنوبت اول ۲۶۰/۰۰۰ تومان هم نشد. مثل نوش دارو بعد مرگ سهراب بود. نیروی ضد شورش فرستادند، اثر نکرد.
البته اگر برادر محسن زودتر رییس میشدند، اقتصاد مردم را زودتر میبریدند. و نمیدانم بهتر میشد یا بدتر. ایشان میگوید دکترای اقتصاد دارد. من نمیفهمم ایشان با این همه مشغله، چگونه توانستند درس بخوانند و تز دکترا بنویسند و دکترا بگیرند.
شاید همان ۷۰۰۰ صفحه بوده که دست به دست چرخیده. الله اعلم. مگر این که ایشان نبوغی فرا انسانی داشته باشند. و همان نبوغ خاک بر سر باعث شد یکباره جراح شوند.
و حالا ایشان ماندند و مردمی که اقتصادشان بریده شده و از درد در خیابان فریاد میکشند. به هر حال الان اقتصاد مردم دست برادر رضایی ست و نمیداند با آن چه کند. تو دستش نگه دارد؟ بگذارد در جیبش؟ نمیداند.
احتمالا در هیئت دولت مطرح میکند و میگذارد روی میز، ولی هیچ وزیری تحویل نمیگیرد. فقط وزیر آموزش و پرورش گردن گرفت و نبود اتوبوسهای شرکت واحد را تغییر نام داد.
اسمش را گذاشت آلودگی و تمام مدارس و دانشگاهها را تعطیل که دانشجویان در خیابانها سرگردان نباشند و احتمالا از درد فریاد نزنند