همسران فریبا نادری | رقص فریبا نادری

سکته کردن بازیگر معروف سریال ستایش غوغا کرد | حال عروس اقای فردوس رو به موت شد

سکته کردن بازیگر معروف سریال ستایش غوغا کرد | حال عروس اقای فردوس رو به موت شد
کدخبر : 40909

ترساندن فریبا نادری توسط حامد آهنگی او را تا مرز سکته برد .

فریبا نادری در ماه های گذشته مهمان برنامه شب آهنگی بود او در این برنامه طبق روال و چینش برنامه ترسانده شد . فریبا نادری در سریال های زیادی ایفای نقش کرده است و در آخرین کار خود در سریال ستایش مورد نقد های زیادی قرار گرفت . فریبا نادری در در سریال ستایش نقش منفی داشت که حواشی جنجالی ای به وجود آورد . فریبا نادری در برنامه شام ایرانی نیز جنجالی شد او که میزبان خانم های بازیگر در خانه لاکچری اش بود حسابی در اینستاگرام وایرال شد .

فریبا نادری

چکیده ای از بیوگرافی فریبا نادری:

فریبا نادری

تولد: سال ۱۳۶۳

ملیت: ایرانی

پیشه: بازیگری مدلینگ

سال‌های فعالیت:  از ۱۳۸۲ تاکنون

همسر: مهرداد طباطبایی

فریبا نادری

بیوگرافی فریبا نادری:

فریبا نادری متولد ۱۳۶۳، بازیگر و مدیر بازرگانی ایرانی است. فریبا نادری به طور اتفاقی وارد عالم بازیگری شد، او با سریال «مروارید سرخ» معرفی شد و با سریال «گل بارون‌زده» باعث شد که اهالی سینما روی بازی او حساب ویژه ای باز کنند. او به جز بازیگری به خانه داری به ویژه آشپزی علاقه ویژه ای دارد و هرگاه که در منزل است، وقت خود را صرف آشپزی می‌کند.

فریبا نادری می‌گوید: در سال ۱۳۶۳ به دنیا آمدم، از بچگی عاشق بازیگری بودم و بزرگ‌ترین آرزویم این بود که جای قهرمان فیلم‌هایی که دوستشان دارم، قرار بگیرم، اما پدر و مادرم مخالف بودند و سختگیری می‌کردند تا من به درس و مشقم بیشتر توجه داشته باشم.

در دوران کودکی بسیار شیطون و بازیگوش بودم، از آنجایی که با برادرم حمید رابطه بسیار خوبی داشتم، تمام روز با او بازی می‌کردم و به همین خاطر شیطنت‌هایم هم پسرانه بود. من حتی یک عروسک هم نداشتم و بهترین اسباب بازی من توپ «چهل تیکه» بود، یادم می‌آید که با بچه‌های محل، کوچه را می‌بستیم و هفت سنگ یا فوتبال بازی می‌کردیم.

فریبا نادری

زمانی که در دوران راهنمایی تحصیل می‌کردم، به طور اتفاقی به من پیشنهاد اجرای برنامه «نیمرخ» داده شد، اما مادرم مخالفت کرد. از این حکایت چند سالی گذشت تا اینکه یک روز با دوستم که گریمور بود برای تست به دفتر «مسعود رسام» رفتیم، آن روز وی با تست بازیگران برای سریال «مروارید سرخ» مشغول بود، من هم غافل از این ماجرا نشسته بودم تا اینکه از اتاق شان آمدند بیرون و گفتند نوبت شماست. گفتم من برای تست بازیگری نیامده‌ام، دوستم آمده است… او به من گفت: حالا که آمدی بیا تست بده… آن روز خوش‌شانس بودم و در تست قبول شدم، اما می‌دانستم که خانواده‌ام مخالفت خواهند کرد.

در قراردادم شرط کردم که خانواده ام هم باید پشت صحنه بیایند و گروه مروارید سرخ هم پذیرفتند. با این شرایط باز هم مادرم مخالفت کرد، اما سرانجام متوجه شد که علاقه من به بازیگری وصف‌ناپذیر است و نمی‌توانند مقابل علاقه‌ام ایستادگی کنند و این شد که به بازیگری روی آوردم و خوشحالم که مردم هم از آن استقبال کردند.

رشته تحصیلی و شغل فریبا نادری:

رشته تحصیلی‌ام، گرافیک رایانه‌ای بود، اما می‌خواستم زودتر به هدف‌هایم نزدیک‌ شوم. من با کار بازاریابی شروع کردم، البته به علت بازیگری نمی‌توانستم تمام وقت کار کنم. کار سختی بود، طرف‌های مذاکره من اغلب مدیران باتجربه شرکت‌های بازرگانی بودند، خوشبختانه الان در سمت مدیریت بازرگانی شرکتی بزرگ مشغول به کار هستم، طی این مدت به این نتیجه رسیدم که بیشترین نیاز مشتریان، کار خوب و درجه یک است و بهتر است به جای توجیه، از دقت در اجرای کارها استفاده کرد.

فریبا نادری

علایق و خصوصیات اخلاقی فریبا نادری:

اگر نقشی را دوست نداشته باشم، به هیچ عنوان آن را قبول نمی‌کنم. من تمامی نقش‌هایی که در آن بازی کردم را دوست دارم.

من خیلی زودرنج، احساساتی، حساس و مهربان هستم، البته این را اطرافیانم می‌گویند.

آرزو می‌کنم، شبی را همه مردم دنیا، آرام و به دور از دغدغه بخوابند و هیچ کودکی گوشه خیابان روی کارتن، شب را به صبح نرساند، زمانی که بچه‌های فقیر را در خیابان می‌بینم، بغض می‌کنم، فقر این بچه‌ها علامت سوالی است که همیشه در ذهن من باقی می‌‌ماند.

به عنوان یک زن، معمولا پوشاکی را می‌خرم که مطابق سلیقه ام باشد و هیچ وقت چیزی را صرفا به خاطر مد بودنش نخریده ام.

اصولا آدم معاشرتی هستم و از ارتباط لذت می‌برم، چرا که آدم‌ها را خیلی دوست دارم و برای احساسات‌شان ارزش زیادی قائلم، به همین خاطر، هم به خانه‌مان زیاد مهمان می‌‌آید و هم زیاد مهمانی می‌روم و هر دو حالت برایم خوشایند و بسیار لذت‌بخش است.

عاشق سفرم و از هر فرصتی برای مسافرت استفاده می‌کنم، عاشق طبیعت شمال کشور هستم به ویژه در پاییز و زمستان که زیبایی خارق‌العاده‌ای دارد.

سعی می‌کنم در کارهای خانه هیچ وقت کم نگذارم. آشپزی شبیه بازیگری است، اگر برای آن عشق و وقت صرف کنی، غذای شما خوشمزه می‌شود. بازی‌ام شاید خوب نباشد! (می‌خندد)، اما آشپز بسیار خوبی هستم، درست مثل مادرم.

در بین بازیگران طنز، بازی یوسف تیموری و رضا شفیعی‌جم را خیلی می‌پسندم.

ازدواج اول فریبا نادری:

فریبا نادری که در اوج جوانی با مسعود رسام که خیلی از او بزرگ‌تر بود ازدواج کرد، فریبا نادری گفت که این ازدواج به تشخیص خودش انجام شده است. او پس از مرگ همسرش مسعود رسام در سال ۱۳۸۸ دیگر ازدواج نکرد و در مصاحبه‌ای اعلام کرد هرگز با بازیگران تلویزیون یا سینما ازدواج نخواهد کرد. فریبا نادری در مورد همسرش می‌گوید در کنار مسعود رسام زندگی عاشقانه‌ای داشتم و با وجود بیست و هفت سال تفاوت سنی هیچ وقت در زندگی با او خللی حس نکردم. حتی کوچکترین سخنان او برای من آموزنده بود و این بهترین خاطره‌ام از اوست که هنوز هم حرف‌های پرمحتوایش در خاطرم هست.

ازدواج مجدد فریبا نادری:

فریبا نادری در سال ۹۶ با مهرداد طباطبایی از فعالان مواد غذایی ازدواج کرده است. ثمره این زندگی یک دختر بنام یارا طباطبایی متولد اسفند 96 می باشد.

حرفهای جالب فریبا نادری درمورد آشنایی و ازدواج با همسرش

فریبا نادری که یکی از ماندگارترین نقش آفرینی های او مربوط به سریال ستایش است، جزو هنرمندانی می باشد که ازدواج او به یکی از خبرسازترین ازدواج ها تبدیل شد. بازیگر سریال از سرنوشت در دورهمی و گفتگو با مجری برنامه مهران مدیری با خنده و شوخی برای اولین بار در مورد طریقه آشنایی و ازدواج خود با همسرش صحبت کرد. در ادامه این بخش از چهره ها در نمناک جزئیات گفتگوی مهران مدیری و فریبا نادری را منتشر نموده ایم.

فریبا نادری و همسرش چطور با هم آشنا شدند؟

بازیگر نقش پری سیما با شیطنت و شوخی های خاص خود در مورد همسرش و طریقه آشنایی با او از طریق سام درخشانی توضیح داد. او در پاسخ به سؤال مهران مدیری (ازدواج کردین؟ چی شد؟ ) اینگونه گفت:

والا نمی گرفت، آشناییمون به این شکل بود که من و برادرم همسایه سام درخشانی بودیم و سام درخشانی گفت آشنا بشید و... خلاصه بعد از ماه های طولانی ما هم دیگه رو دیدم و همون اولی که ما هم دیگه رو دیدیم، ایشون گفتند که ببین من قصد ازدواج ندارم، منم خیلی ازش خوشم اومد و گفتم من هم همینطور ولی من واقعا قصدم ازدواج بود.

و نمی گرفت دیگه... نه که نگیره می خواست ولی هی می گفت حالا... تا اینکه من گریه و من جوانیم رو برات گذاشتم و... اصلا نمی دونست من بازیگرم شاید اگه می دونست زودتر می گرفت، خیلی اصرار داشت نگیره و می گفت من کلا با ازدواج مشکل دارم.

الان خودش میگه کاش زودتر می گرفتم، من می دونستم همیشه هم با بغض بهش می گفتم که تو وقتی بگیری به من میگی و الان فهمیده...من خیلی کنارش خوشحالم و دوستش داشتم.

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر:

‍‍‍
این خبر را از دست ندهید
روی خط رسانه