پر مشغلگی نمادین، جایگزینی برای بهره روی در کارکنان سازمان

پر مشغلگی نمادین، جایگزینی برای بهره روی در کارکنان سازمان
پر مشغلگی نمادین، جایگزینی برای بهره روی در کارکنان سازمان

به گزارش  رصد اقتصادی ، سوال اینجاست که چرا تعداد زیادی از کارکنان به این رویکرد دچار می شوند و آیا بهره‌وری یک فرد در سازمان طبق شرح وظایف و استانداردهای یک شغل به شیوه‌ای صحیح سنجیده می‌شود؟ واقعیت این است که در نبود شاخص‌های واضح و صریح در مورد تعیین اثربخش بودن و با ارزش بودن کارها، بسیاری از کارمندان در سازمان‌ها به پرمشغلگی نمادین روی می‌آورند.

اگر بدانیم این خود ما هستیم که زمان را می‌سازیم و به آینده شکل می‌دهیم، دیگر هیچ گاه از پرمشغله بودن و شلوغ بودن سرمان شکایت نخواهیم کرد. در واقع زندگی سرشار از اولویت‌های متعددی است که باید با دیدی باز آنها را مرتب کرد و گام به گام و مرحله به مرحله سراغ تک تک آنها رفت. پس اگر شما در یک زمان ده‌ها اولویت را برای خود در نظر گرفته‌اید و در حال دنبال کردن آنها هستید، بدانید که کاملاً در اشتباه هستید. چرا که داشتن اولویت‌های متعدد نه تنها به معنای بالا بودن بهره‌وری و راندمان کاری نیست، بلکه نتیجه ای غیر از بی‌نظمی کاری و سرسری انجام دادن وظایف به دنبال نخواهد داشت. جلسات مکرر تحت عنوان‌های مختلفی مانند دپارتمان‌های تخصصی، کارگروه‌ها و جلسات هفتگی مدیران، روسا و کارشناسان به شکل گیری روال و فرهنگی با عنوان «پر مشغلگی، جایگزینی برای بهره‌وری»، کمک می‌کند.

دیگران چه می خوانند:

اگر به زندگی و فعالیت‌های بسیاری از انسان‌های موفق دنیا نگاهی اجمالی بیندازید، درمی‌یابید که یکی از رموز موفقیت‌های چشمگیر آنها داشتن اولویت‌های کاری اندک و متمرکز شدن کامل روی آنهاست، در حالی که آنها هم می‌توانستند مانند افراد پرمشغله و پر هیاهو اولویت‌های کاری پرشماری را انتخاب و دنبال کنند. مدیران و کارکنان پرمشغله عادت دارند درمورد شلوغ بودن سرشان سخن بگویند و از این طریق به دیگران بقبولانند که در حال انجام کارهای مهمی هستند و اگر یکی از کارهایشان را به درستی انجام نداده اند، به خاطر پر مشغله بودن‌شان است و نه به خاطر ناکارآمدی شان. در حالی که افراد توانمند و لایق به جای پر حرفی و ادعا کردن به گونه‌ای عمل می‌کنند که عملکرد درخشان آنها بیانگر توانایی‌ها و تلاش‌شان باشد. یکی از نکات جالب در مورد افراد پرمشغله این است که آنها همیشه دیگران را نیز به پرمشغله بودن و انجام دادن کارهای متعدد در یک زمان دعوت می‌کنند، در حالی که افراد موفق دیگران را به موثر بودن و کارآمدی بالاتر دعوت می‌کنند. به عبارت بهتر، کسانی که سرشان شلوغ است بیشتر به کمیت و شاخص‌های کمی کارها توجه دارند، در حالی که افراد کارآمد به کیفیت انجام شدن کارها و تحقق اهداف توجه می‌کنند. اغلب افراد پرمشغله بیشتر در مورد تغییراتی که قرار است در سازمان‌های تحت رهبری شان صورت پذیرد سخن می‌گویند و اقدام عملی چندانی در مورد آنها انجام نمی‌دهند، در حالی که افراد بزرگ همیشه در حال تغییر دادن و دگرگون سازی دائمی سازمان های تحت رهبری‌شان هستند و به جای حرف زدن در مورد تغییر و تحول، آنها را به عرصه عمل درمی آورند.

راه حل چیست؟ با آموزش مدیریت زمان به کارکنان، تمرکز بر اهداف اولویت‌بندی شده، برانگیختن قوه خلاقیت و ابتکار، انجام کارها به اندازه‌ توان، ارزیابی اثربخشی، برنامه‌ریزی مجدد نظام انگیزشی و ارتقاء بر اساس بازدهی کارکنان و در نهایت شناسایی و تحلیل نقاط قوت و ضعف و بازنگری نتایج، می توان با تمام انرژی و با بالاترین میزان بهره وری در جهت تعالی فردی و سازمانی گام برداشت.

 

پر مشغلگی نمادین، جایگزینی برای بهره روی در کارکنان سازمان

اخبار وبگردی:

آیا این خبر مفید بود؟