در این مطلب، توضیحاتی درباره همسر مهران احمدی و همچنین زندگی شخصی این بازیگر سریال پایتخت ۶ خواهیم داشت! با ما همراه باشید. مهران احمدی ، بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون و همچنین بازیگر نقش ” بهبود فریبا ” در سریال پایتخت ۶ متولد ٩ اسفند ماه سال ۱۳۵۲ شمسی در شهر تهران می باشد.
درباره همسر مهران احمدی و همچنین زندگی شخصی وی بد نیست بدانید مهران ازدواج کرده است؛ و وی متاهل می باشد. لازم به بیان است تاکنون اطلاعاتی درباره همسر مهران احمدی منتشر نشده است! او و همسرش دارای یک فرزند دختر به نام ” باران ” می باشند.
مهران احمدی در کودکی به همراه خانواده خود به شهر نیشابور مهاجرت کرد و در دوره ی نوجوانی دوباره به زادگاه خود یعنی شهر تهران بازگشت. او در سال ۱۳۷۳ شمسی وارد رشته تئاتر در دانشگاه آزاد اسلامی شد؛ وقتی ۲۱ سال سن داشت که پس از قبولی در دانشگاه و پذیرش در آزمون ورودی، زیر نظر مرحوم عزت الله انتظامی مجوز حضور در این رشته را دریافت کرد.
مهران با حضور در دنیای تئاتر از سال ۱۳۷۳ شمسی، فعالیت حرفه ای خود را در این عرصه آغاز کرد؛ وی در سال ۱۳۷۶ شمسی و در سن ۲۴ سالگی با سریال ” جدال با سرنوشت ” به کارگردانی مسعود رشیدی، به نویسندگی نورالدین آزاد و به تهیه کنندگی عباس باباجعفری و محصول شبکه یک صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران وارد دنیای تلویزیون شد.
مهران احمدی فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۸۵ شمسی و با بازی در فیلم سینمایی ” آدم ” به کارگردانی عبدالرضا کاهانی، به تهیه کنندگی علی واجدسمیعی و به نویسندگی عبدالرضا کاهانی و حسین مهکام آغاز کرد. او در این پروژه ی سینمایی، به عنوان برنامه ریز و دستیار اول کارگردان نیز حضور داشت.
بازی جدی احمدی در فیلم هایی همچون ” یک خانواده محترم ” به کارگردانی مسعود بخشی و به تهیه کنندگی محمد آفریده ، ” بغض ” به کارگردانی رضا درمیشیان و ” ماحی ” به کارگردانی و نویسندگی داوود خیام و به تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی قابل توجه و ارزشمند بود. او در سال ۱۳۹۲ شمسی در مجموعه تلویزیونی” آوای باران ” به کارگردانی حسین سهیلی زاده و محصول شبکه سه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در نقش ” شکیب ” به جلوی دوربین رفت؛ حالب است بدانید احسان خواجه امیری نیز خواننده تیتراژ پایانی این مجموعه تلویزیونی بود!
مهران نخستین فیلم بلند سینمایی خود را با نام ” مصادره ” در سال ۱۳۹۶ شمسی کارگردانی کرد؛ داستان فیلم سینمایی ” مصادره ” به نویسندگی علی فرقانی و به تهیه کنندگی محمدحسین قاسمی ، از دهه ی ۱۳۵۰ شمسی آغاز می شود و داستان یک ساواکی به نام اسماعیل یارجانلو (با بازی رضا عطاران) است که درگیر ماجراهایی می شود. او که کارمند ساواک است با خرید بلیت بخت آزمایی برنده ی اعانه ی ملی می شود! او با پولی که بُرده است، ۵۰۰۰ متر زمین در عباس آباد می خرد و با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شمسی، مجبور به خروج از کشور می شود و وکالت زمین را به دوست خود یعنی جلال خاوندی (با بازی بابک حمیدیان) می سپارد و…
بیوگرافی مهران احمدی و همسرش + مصاحبه و اینستاگرام
در اینبخش بیوگرافی مهران احمدی بازیگر معروف و محبوب سینما و تلویزیون را مرور میکنیم. مهران احمدی بیشتر با نقشهای بـه یاد ماندنی: شکیب « آوای باران » و التیام « پایتخت » شناخته می شود، او ازدواج کرده و یک دختر بنام باران داردو مهران احمدی هنرمند کم حاشیه اسـت و با فضاسازی سلبریتی ها زیاد موافق نیست، در ادامه بیشتر با رصداقتصادی همراه باشید تا بیشتر با مهران احمدی آشنا شویم.
بیوگرافی مهران احمدی
مهران احمدی متولد 1352 در تهران میباشد. فارغالتحصیل رشته بازیگری تئاتر در مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسـت، برای در اوردن خرجی دانشگاه مدتی رو در رستوران گارسونی میکرده اسـت. خانواده احمدی درسالهـای کودکی او مدتی بـه نیشابور می روند تا مهران احمدی چند سالی را در گروههـای آماتور تئاتری نیشابور دست بـه تجربه بزند.
احمدی در دوره دبیرستانش در نیشابور، نمایشهـای تئاتر زیادی را کارگردانی میکند کـه عبدالرضا کاهانی هم در آنها نقشآفرینی داشته اسـت، کارگردانی کـه درسالهـای بعدی زندگی مهران احمدی بـه چهرهای پراهمیت تبدیل میشود. او هم چنین در کانون تئاتر نیشابور با حامد بهداد همکلاسی بوده اسـت.
تحصیلات مهران احمدی
پس از بازگشت خانواده احمدی بـه شهر تهران و پس از چند سال تجربهاندوزی او در نیشابور، مهران احمدی در رشته بازیگری تئاتر، درسال 73 ودر 21 سالگی وارد دانشگاه آزاد اسلامی می شود ودر رشته بازیگری تئاتر شروع بـه تحصیل می کند. او در همین سالها فعالیت حرفهای خودرا همزمان با تحصیل آغاز می کند.
آغاز فعالیت های هنری مهران احمدی
در دهه 70 مهران احمدی در نقشهـای متفاوت تئاتری تجربهاندوزی کرد، از جمله در نمایشهـای «محاکمه ژاندارک» «چندوچون بـه چاه رفتن» و «آ سید کاظم». او هم چنین کار حرفهای خود در تلویزیون رابا یک تلهتئاتر شروع کرد؛ تلهتئاتری بنام «انگشتری ژنرال ماسیاس» کـه چندان اثر مهمی نبود.
صفحه اینستاگرام مهران احمدی mehranahmadiofficial@
احمدی در ادامه دو سریال کماهمیت «جدال با سرنوشت» و «تنها در تاریکی» رابه کارگردانی مسعود رشیدی بازی میکند ودر پایان دهه 70 و اوایل ده 80 بازیگر آیتمهـای نمایشی برنامه «سیمای خانواده» می شود کـه سریالهـای «روزهای مه آلود» و «بیابان عشق» بودند؛ تا اینکه بازی در سریال «آخرین روزهای شاد بودن» درسال 80، آخرین تجربه بازیگری او در دوره اول بازیگریاش می شود.
کارنامه مهران احمدی در شروع کارش چندان قابل دفاع نیست و مورد توجه کسی قرار نمیگیرد. در آن سالها بازی در سریالهـای نهچندان باکیفیت و نقشهـای کمفروغ، کمک چندانی بـه دیده شدن مهران احمدی نمیکند. او کـه همواره از صحبت کردن درباره آن سالها طفره میرود.
او تجربههـای اولیهاش را اینگونه توجیه می کند: «کارهای اولیهام را از سر ناچاری بازی می کردم ودر آن سالها انتخابی در کار نبود. درسالهـای دانشجوییام پدرم فوت کرد و مـن با مشکلات جدی مالی مواجه شدم. بهمین دلایل چندان بـه کارهایی کـه در آنها بازی می کردم توجهی نداشتم.»
جدایی کوتاه مهران احمدی از دنیای بازیگری
پس از گذراندن سالهایی نهچندان درخشان در شروع کار، او بـه مدت 5 سال از بازیگری فاصله می گیرد و بـه دنبال دستیاری کارگردان میرود: «بعد از مدتی کـه وضع زندگیام سروسامان یافت، تصمیم گرفتم دیگر بازی نکنم، حتی بـه این قیمت کـه برای همیشه شغل بازیگری را از دست بدهم یا فراموش بشوم. بـه نظرم فراموششدن بهتر از این اسـت کـه آدم در نقشی بازی کند کـه اصلاً آنرا دوست ندارد.»
بازگشت مهران احمدی به دنیای هنر
مهران احمدی کـه کارش را از تلویزیون شروع کرده بود، پس از سالها تجربه موفق در سینما، پس از ده سال دوباره بـه تلویزیون بازگشت ودر سریال «تا ثریا» ساخته سال 90 سیروس مقدم بازی کرد. همکاری او درسال بعد با مقدم ادامه یافت تا اینکه او با بازی در سری دوم سریال پرطرفدار «پایتخت»، محبوبترین نقش خودرا بازی کرد، بازی در نقش «التیام» کـه بسیار مورد توجه مخاطبین قرار گرفت.
او درباره بازی در نقش التیام میگوید: «مـن از حرکات خروس برای بازی دراین نقش بهره گرفتم کـه همیشه حواسش بـه اطرافش هست. این شخصیت یکی از دوست داشتنیترین نقشهـای مـن بود.» مهران احمدی کـه اغلب در قالب نقشهـای منفی بازی میکند، پس از این مجموعه در سریالهـای دیگری هم ایفای نقش کرده اسـت کـه «آوای باران»، «مهرآباد»، «پایتخت 3» و «چرخ فلک» از مهمترین آنها بودهاند.
اولین تجربه کارگردانی مهران احمدی
مهران احمدی با بازی در نقشهـای مختلف، از اوایل دهه 90 بـه چهرهای کاملاً شناخته شده تبدیل می شود ودر سالهای بعدی با بازی در چندین فیلم سینمایی و تلویزیونی، بیشازپیش مورد توجه قرار میگیرد. او دراین سالها در فیلمهـای قابل توجهی مثل «بغض»، «شیار 143»، «سیزده»، «نفس»، «کارگر ساده نیازمندیم» و… بازی کرده اسـت.
او در تازهترین تجربه خود بـه کارگردانی رو آورده اسـت و علاوه بر ساخت فیلم کوتاه «ساکنین ارجمند»، درسال 96 با فیلم «مصادره» در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر حضور یافته اسـت. مهران احمدی دراین فیلم بـهعنوان بازیگر-کارگردان، با رضا عطاران، هومن سیدی، بابک حمیدیان و هادی کاظمی همکاری داشته اسـت.
ناگفته هایی از زبان مهران احمدی
اینکه میگویید در اکثر کارهایم نقش آدمهـای عصبی و بداخلاق را بازی میکنم قبول ندارم؛ تنها در «آلزایمر» و «هیچ» بود که باید بـه واسطه نقشم کمی عصبی بازی میکردم، وگرنه در «بیست» بـه هیچ عنوان کاراکتر «میثم» آن جوان شهرستانی این خصوصیت را نداشت. اصلا مگر انسانها در زندگیشان عصبانی نمیشوند؟ هیچوقت دوست نداشتهام نقشی را تکراری بازی کنم ولی معتقدم هیچ نقشی تکراری نیست.
مثلاً اگر یکبار دیگر از مـن بخواهند «بیک» فیلم «هیچ» را بازی کنم، هیچگاه قبول نخواهم کرد اما اگر بگویند یک وانتی دیگر «میثم فیلم بیست» را بازی کن، خب بازی میکنم، برای اینکه یک وانتی دیگر با خصوصیاتی دیگر اسـت. بنابراین هیچگاه یک نقش را 2 یا 3 بار تجربه نخواهم کرد؛ بـه نظرم تنها یکبار میتوان یک نقش را بازی کرد.
هنگامی که فیلمنامه «تا ثریا» بـه دستم رسید، بـه تنها چیزی که فکر میکردم، پتانسیل نقش برای باورپذیر و قانعکننده بودن «رضا» برای مخاطب بودم؛ در واقع این طرز تفکر مـن هنگام خواندن تمام فیلمنامههایی اسـت که بـه دستم میرسد، وگرنه بـه این فکر نمیکنم یک نقش تکراری پیشنهاد شده، چون هیچ نقشی تکراری نیست.
مهران احمدی نقش پولداری به من نمیدهند
در اکثر کارهایم جزو قشر متوسط یا ضعیف و زحمتکش جامعه بودهام اما «آقا رضا»ی «تا ثریا» تا حدودی وضعیت مالی خوبی دارد؛ خانه خوب، اتومبیل خوب و کاسبی و… اما خودم هم یادم نمیآید تا امروز بـه مـن پیشنهاد بازی در نقش یک آدم پولدار شده باشد. شاید این بـه زندگی واقعی خودم برمیگردد که هیچوقت شانس پولدار بودن آنچنانی را نداشتهام!
اصلا هم از این بابت ناراحت نیستم. این شانس در بازیگری هم سراغم نمیآید و نمیدانم چرا چنین نقشی بـه مـن پیشنهاد نمیشود، وگرنه هیچ فرقی برای یک بازیگر نمیکند نقش یک آدم فقیر را بازی کند یا ثروتمند؛ مهم خاصیت دراماتیک بودن نقش اسـت که آن هم در لایههـای زیرین اجتماع بیشتر شکل میگیرد.
حداقل در سینمای ایران اکثر درامهـای قوی را بزرگانی مانند «غلامحسین ساعدی»، «ابراهیم گلستانه»، «اکبر رادی» و… در لایههـای زیرین و فرودست جامعه شکل دادهاند، چون ابزار دراماتیزه شدن دراین لایههـای اجتماع بیشتر وجوددارد؛ فقر، اعتیاد «از نوع ترحمبرانگیز»، دزدی و…، همواره از جمله موضوعاتی هستند که بسیار میتوان رویشان کار کرد.
اصولا موضوعاتی که مربوط بـه قشر متوسط بـه پایین جامعه اسـت، مخاطبان بیشتری نسبت بـه موضوعات قشر بالادست جامعه دارند، زیرا قشر عظیمتری از جامعه را دربر میگیرند، بنابراین گستره بیشتری از شخصیتهـای مختلف در آن پیدا میشود و شخصا ترجیح میدهم کاراکترهایی که بازی میکنم متعلق بـه طبقه متوسط و رو بـه پایین جامعه باشند.
مهران احمدی هنوز هم انگار کارگری میکنم
بعد از 23-22 سال، تازه 4 سال اسـت در سینما سری بلند کردهام و 4 تا عزیزی که بـه مـن لطف دارند بهم تبریک میگویند، وگرنه چـه قبلا و چـه همین حالا، در سینما کارگری میکردم و میکنم. هیچوقت خودم را هنرمند نمیدانم. مـن کارگر این شغلم و زحمت میکشم.
دوست دارم همین هم اکنون تشریف بیاورید سر صحنه فیلمی که دارم بازی میکنم، ببینید بعد از هر سکانس چگونه هِن هِن و نفس نفس میزنم؛ درست مثل کارگری که یک فرقان بار برده طبقه چهارم و برگشته! چون بازیگری هیچوقت برای مـن لوث نخواهد شد. مطمئنا آنگاه که این اتفاق برایم بیفتد، از تهران میروم ودر دل طبیعت زندگی میکنم و برای خودم عکس میگیرم.
مهران احمدی این خوش شانسی مـن بود
همیشه در زندگیام یاد گرفتهام آدم راضیای باشم؛ اگر بـه حکمت «لیاقت» معتقد باشی، همیشه راضی خواهی بود. مگر نمیگوییم «از ماست که بر ماست؟» مـا هرچه میکشیم زائیده لیاقت و جربزه خودمان اسـت. حکمتش را نمیدانم اما میدانم خداوند در وجود بعضیها لیاقتهایی قرار میدهد که موجب میشود آنها بـه جایگاهها و مراتب بالا برسند.
این لیاقت در وجود همه یمان هست؛ تنها باید پیدایش کنیم، ببینیم در چـه زمینهای میتوانیم عملیاش کنیم. خوششانسی مـن اینجا بود که توانستم لیاقتم را در زمینهای که باید کشف کنم و فهمیدم اگر در بازیگری ممارست و تمرین داشته باشم، بـه جایگاهی خواهم رسید.
23 سال اسـت شبانه روز دراین حرفه ام
هنوز هم یکی از آرزوهایم بازی دوباره مقابل آقایان «پرویز پرستویی» و «مهدی هاشمی» اسـت؛ این آدمها جزو دست نیافتنی هـای زندگی مـن بودند که هنوز هم اگر قرار باشد روبهرویشان بازی کنم هیجانزده میشوم. البته بازی مقابل این استادان بـه این راحتیها میسر نشده! از سال 68 تئاترهای حرفهای روی صحنه میبردیم با گیشه 10تا تک تومانی!
«عبدالرضا کاهانی» شاهد زنده این قضیه اسـت؛ اصلا کارمان رابا هم شروع کردیم. حدود 23 سال تلاش بیوقفه و شبانهروزی، طوری که حتی یک روزمان هم بدون این مقوله نگذشته بشما نشان میدهد چند روز و چند ساعت بـه مقوله بازیگری، سینما، تئاتر و فیلم فکر کردهایم اما هیچوقت بـه این فکر نکردیم برویم هنرمند شویم، چون مـا هنرمند بودیم.
در همان دایره کوچک صحنه تئاتر شهرستان نیشابور، مـا آدمهـای مهمی بودیم، زیرا مردم برای دیدنمان بلیت میخریدند؛ همان برای مـا کافی بود. هیچگاه فکر نمیکردیم اگر بـه تئاتر آمدهایم، قصدمان این اسـت که شبیه فلان بازیگر مهم شویم، هرگز! نمی توان کتمان کرد بـه اتفاقات اینچنینی برای خودمان علاقه داشتیم اما فکرش را نمیکردیم و رویایمان نبود.
مهران احمدی ما بازیگریم نه کاسب
پیشنهاد 60 میلیون تومانی برای بازی در یک فیلم داشتم اما قبول نکردم و ترجیح دادم در یک فیلم فرهنگی با رقمی بـه مراتب پایینتر بازی کنم. زندگیام با همین دستمزدها میچرخد و خوب هم هست، الهی شکر. جالب اینکه قبل از اینکه فیلمنامه شان را بفرستند، پای تلفن گفتند برای شـما 60 میلیون تومان درنظر گرفتهایم، با این شرایط بفرستیم؟!
گفتم پولش اهمیت نداره متن را بفرست. حتی یک بار تهدیدم کردند و گفتند بیا سر یک کار، گفتم اول باید متن را بخوانم بعد بیایم، گفتند یعنی نمیآیی؟ گفتم نه، اول متن. بعد یکسری اتفاقات برایم افتاد که دوست ندارم با گفتنشان وارد حاشیه شوم.
مهران احمدی پوست کرگدن داشتم که به اینجا رسیدم
سال 73 وارد دانشگاه تئاتر در رشته بازیگری شدم و استادان بسیار بزرگ و مهمی در دانشگاهمان تدریس میکردند «هم اکنون نمیدانم چـه اتفاقی در دانشگاههـایمان افتاده!» دکتر «رکنالدین خسروی»، «استاد سمندریان»، «اکبر زنجانپور» و خیلیهـای دیگر استاد مـا بودند. استاد «عزتالله انتظامی» برای ورود بـه عرصه دانشگاه از مـا تست بازیگری میگرفتند ودر صورت تایید اجازه حضور در دانشگاه را پیدا میکردیم.
همینها باعث شد قداست و ارزش بازیگری را بفهمیم. فکر میکنید پول دانشگاهم را از کجا درمیآوردم؟ از گارسونی در رستورانها بگیرید تا… خدا بیامرز پدرم یک آدم فرهنگی شریف بود که بعد از فوتش، یک تسبیح و یک کمربند از او بـه مـن بـه ارث رسید و دیگر هیچ. برای ثبتنام در ترم اول دانشگاهم، مادرم تنها یادگار ازدواجش را فروخت.
بعد ازآن مـن ماندم و تلاش برای رسیدن بـه خواستههایم، حتی برای دلخوشی مادرم هم که شده، باید درسم را میخواندم. پس اینطوری نیست که «مهران احمدی» یکدفعه و از روی خوششانسی امروز بـه اینجا رسیده! شانس معنایی ندارد؛ مـن ایستادم، مقاومت کردم و پوست کرگدن داشتم که امروز بـه اینجا رسیدم؛ برای تمام گفتههایم هم مدرک دارم.
تمام عکسهایی که آن سالها تئاتر بازی میکردم موجود اسـت؛ مثل ورزشیها که میگویند مـا با لباس ورزشی عکس داریم، مـن هم میگویم با لباس بازیگری روی صحنه تئاتر عکس دارم. حتی میتوانم برایتان عکسی بیاورم که لباس ورزشی روی صحنه تئاتر تنم اسـت «خنده.» وقتی بـه عقبهام نگاه میکنم، میگویم با این همت و جربزه اگر صافکار بودم، امروز باید حداقل 2 دهنه گاراژ داشتم!
خدایی ناکرده تصور نکنید میخواهم از خودم تعریف کنم، چون ازآن بازیگرانی که مینشینند غلو میکنند و مدام از خودشان تعریف میکنند بـه شدت منزجر و متنفرم! اتفاقا دوست دارم یک روز تریبون آزادی باشد که بتوانم روبهروی این بازیگرها بنشینم و بـه آنها ثابت کنم دست بالای دست زیاد اسـت. زیاد مطمئن نباشند اتفاق مهمی برایشان افتاده!
شانس زائیده تلاش ماست، اعتقادی بـه شانس ندارم. بنظر مـن «جربزه» آدم اسـت که همه ی چیز را تعیین میکند. «لیاقت» شماست که تعیین میکند کجا بایستید ودر چـه جایگاه و ردهای قرار بگیرید. مـا تا آمدیم جوانی کنیم، دیدیم باید کار کنیم و پول دربیاوریم. هیچوقت در زندگیام بیهوده نبودم.
هیچوقت از کسی نخواهید شنید مهران احمدی فلان مسئله یا فلان حاشیه را درست کرده. اصلا اهل هیچ دود و دم و … نیستم. این گونه زندگی کرده ام. بـه محض اینکه کارم تمام میشود میروم خانه ام کنار همسر و بچه ام. مسافرت خوبم با زن و بچه ام اسـت. از این گونه زندگی کردن لذت می برم و با آن عشق میکنم.
0 دیدگاه