نکات خوب و بد درباره سریال دل

نکات خوب و بد درباره سریال دل
کدخبر : 1273

سریالهای شبکه نمایش خانگی یکی پس از دیگری منتشر می شوند و فاصله شان از زندگی واقعی مردم نیز دورتر می شود. پس از انتشار سریال های ضعیفی نظیر « مانکن » با فضای لاکچری، حالا نوبت به « دل » رسیده که به زندگی قشر مرفه جامعه بپردازد و در آن هیچ نشانی از زندگی بخش بزرگی از جامعه نباشد.

سریالهای شبکه نمایش خانگی یکی پس از دیگری منتشر می شوند و فاصله شان از زندگی واقعی مردم نیز دورتر می شود. پس از انتشار سریال های ضعیفی نظیر « مانکن » با فضای لاکچری، حالا نوبت به « دل » رسیده که به زندگی قشر مرفه جامعه بپردازد و در آن هیچ نشانی از زندگی بخش بزرگی از جامعه نباشد. البته اینکه سوژه یک سریال دربرگیرنده قشر خاصی نباشد، یک ایراد محسوب نمی شود اما اینطور که به نظر می رسد، تهیه کنندگان سریالهای شبکه نمایش خانگی ابداً اعتقادی به قصه هایی که قشر ضعیف جامعه را شامل می شود ندارند و همه آ«ها بطور یکسان، عاشق روایت داستان های لاکچری و استفاده های تبلیغاتی لازم از این نوع سبک زندگی هستند.

 

نکات خوب و بد درباره سریال دل 

 

نکات بد سریال :

ضعف در تکنیک و اجرا به شکل مشخصی به چشم می‌خورد. موزیک‌های سریال به شدت تکراری و نه چندان گوش‌نواز بوده و مهم‌تر از آن در اکثر اوقات ناهماهنگ با حسِ صحنه است؛بابک زرین با سابقه آهنگسازی برای سریال تبریز در مه و معمای شاه، گویا این‌بار تا به اینجای کار خلاق ظاهر نشده است. این موزیک‌های هم‌شکل، زیر متنِ بیشتر صحنه‌ها آمده (تقریبا صحنه‌ای بدون موزیک را یادم نمی‌آید) و حتی در صحنه ابتدایی بر صدای بازیگر (ساره بیات) غالب می‌شود، طوریکه به سختی صدای او را می‌شنویم. اگرچه حضور ناگهانی سعید راد برای چند لحظه کوتاه با موزیکی در خور او ظاهر می‌شود و از طریق دیدن یک چهارپایه (یک نشانه منطقی) بازگشتی قابل توجیه به گذشته پیدا می‌کند اما باقی ماجرا برای باقی کاراکترها چیز دندان‌گیری ندارد.

ساره زنی آرام است که تقریبا تا اینجای کار نه از لحاظ چهره و نه شخصیت به آرش نمی‌آید( برخلاف نظر مادرخوانده رستا). وقتی یک پیام ناگهانی به گوشی‌اش می‌شود به شکل تصنعی گوشیِ موبایلش را چند ثانیه روبه دوربین می‌گیرد و پیام را نشانمان می‌دهد. واکنش‌هایش نسبت به غافلگیری‌های آرش عجیب و غیرمنطقی و بیش از اندازه سرد به نظر می‌رسد که امیدوارم بخشی از کاراکترسازی باشد و نه سلیقه مجزای بازیگر از داستان.

با همه این‌ها سردی‌ رستا واقعا زیاد است و تضادش با گرمی‌مزاجی آرش، کنتراست زیادی را در این زوج بوجود آورده است. این کنتراست می‌تواند بستری برای پیچیدگی در رابطه‌شان شود یا طبق آنچه در مانکن دیدیم به «هیچ» برسد؛ هیچ در روانشناسی شخصیت‌ها چه در امر ازدواج و چه از نظر ارتباطات میان‌فردی.

خواهر رستا حضور کوتاه اما مفرحی در سریال دارد و اینطور که پیداست قرار است یک داستان عشقی را نیز برای او در ادامه کار شاهد باشیم. یکی از فرعی‌های معروف کوروش تهامی است که در صحنه‌ی قلدری یک طلبکار در مقابل خسرو (فعلا نسبت خسرو با او را نمی‌دانیم) فعال نبوده و هیچ جزییاتی حتی یک حرکت، نداشته است.

 

 

نکات خوب سریال :

یکی از این اجزاء خوب، عکس‌های توران با پدرش است که برخلاف عکس‌های بسیار تصنعی که معمولا در سریال‌ها می‌بینیم، حس درشان وجود دارد و واقعی به نظر می‌رسند. دکوپاژ این صحنه نیز خوب است. ابتدا نماهایی بازتر داریم چون هنوز با درد‌ دل‌های توران و پدرش احساس صمیمیت و نزدیک نمی‌کنیم اما کمی بعد قاب‌ها نزدیک‌تر می‌شود و می‌توانیم هر دو را در قاب‌هایی منفرد در مدیوم کلوزآپ تماشا کنیم. جالبی این صحنه در آنجاست که با ورود اتابک، این قاب‌ها دوبار به حالت اول برگشته و از کاراکترها دور می‌شوند.

توران تمایلی ندارد با شوهر مثل آدم حسابی رفتار کند. گویای یک پیش‌داستان از رابطه‌ای نامتوازن در گذشته. از این رو حتی جای دوربین که در اتاق توران کاشته شده و (با فاصله) گفت و گوی پدر و پسر را مجددا نگاه می‌کنیم (این بار از دیدِ توران) جزو معدود جاهای خوب دوربین است. این نکته را وقتی کنارِ نحوه ورود خوب توران به فیلم (نمایش‌هایش در جمع  با ارائه پرسوناژی از یک زن شاد و راضی) می‌گذاریم به این نتیجه می‌رسیم که تا به اینجای، تیپ کلیشه‌ای مادر شوهر غرغرو و کینه‌توز حداقل در اجرا و بازیگری خوب بوده است.

هرچند که هنگام بازگشت به گذشته با زاویه دیدِ توران (نسرین مقانلو) حتی یک نشانه‌گذاری ساده تصویری از روی صورت او در جشن نداریم. یک قاب لانگ شاتِ پر سر وصدا که توران جء کوچکی از آن سات ناگهان جایش را به قابی ساکت و تیره رنگ می‌دهد که توران در بخش چپ کادر مغموم نشسته است.

این پرش ناشیانه در لحظاتی مخاطب را از سریال جدا می‌کند .بعد از یک دقیقه این خودمان هستیم که می‌فهمیم وارد گذشته از نگاه او شدیم. اگر نویسنده مدام از این تکنیک استفاده کند و از داستان‌گویی خطی فرار کرده و به ماجراجویی‌های زمانی ادامه دهد، قطعا به جایی نخواهد رسید. کایدان از رفت‌ و برگشت‌های بی‌رویه‌ی زمانی در مانکن نیز استفاده می‌کرد که از پنج‌تای این فلش‌بک‌ها، فقط یک‌شان لازم و ضروری به نظر می‌آمد.

 

جمع‌بندی :

ناامیدی‌ام از شبکه پخش خانگی بدلیل دور بودن فضای سریال‌ها از فرهنگی است که باید تبلیغ شود اما نمی‌شود و ناراحتی‌ام از فرهنگی‌ است که نباید تبلیغ شود اما می‌شود. تنها باید دست به دعا برداریم تا مخاطبان با دیدی عمیق‌تر و انتظاراتی بجا و منطقی باعث شوند که سریال‌ها رویه‌ی دیگری را طی کنند؛ رویه‌ای که در آن بستر سیاسی-اجتماعی تا این حد نادیده گفته نشود.

فیلم چندان خوبی از منوچهر هادی به خاطر ندارم. «آینه بغل» نمایشی از یک فاصله طبقاتی بود اما بدون هیچ گونه نگاه جدی و عمیق. زبان کمدی‌اش جاهایی نیش می‌زد و انتقادهای خوبی داشت اما با نیش‌ زنبورِ سرخوش و یک پایان‌بندی که همان نقدهای کوچک را بی‌اثر می‌کند، باعث شد فیلم نه تنها در ذهن باقی نماند که شبیه همه فیلم‌های بفروشِ یکبار مصرف شود که فقط بخاطر چند صحنه خنده‌دارش نگاهش می‌کنند؛ آدم‌های شخصیت‌نیافته و کلیشه‌های تیپ‌شناسانه را هم به آن اضافه کنید؛ تنها راست‌گوی فیلم دختری فرنگ رفته است و تربیت‌یافته‌های داخلی همه احمق، سطحی و دروغگو هستند.

در فیلم دیگری از هادی، «زندگی جای دیگری است» باز هم شاهد نگاهی سطحی به جامعه و زندگی هستیم با اجراهایی که گاهی باعث تعجب‌مان می‌شد. پس با چنین پیشینه‌ای از کارگردان(نمی‌خواهم بی‌انصاف باشم شاید کارگردان کاری هم ساخته باشد که در خورِ توجه است و من آن را ندیده‌ام) باید کلاهمان را به عنوان مخاطبان سریال‌های این کارگردان، قاضی کنیم و بدانیم با دکوپاژهایی مناسب برنامه‌های ویدئویی روبرو هستیم که در بین‌شان گاهی قاب‌های خوب نیز پیدا می‌شود.

از بابک کایدان نیز در طول مطلب زیاد گفته‌ام و به عنوان منتقدی دلسوز واقعا پیشنهاد می‌کنم حداقل در دیالوگ‌نویس‌اش تجدید نظر کند. سریال در قسمت اولش نه خوب است نه متوسط بلکه یک کار ضعیف و کلیشه‌ای محسوب می‌شود که همچنان بارِ اصلی بر دوش بازیگران مشهورش قرار گرفته است. پس عوامل سریال از دانلود بالای سریال به وجد نیایند چون این مصیبی ست که می‌گذرد. با همه این‌ها امیدوارم سریال دل در حد متوسطی هرچند ضعیف(مانند سریال مانکن) باقی بماند اما به یک فاجعه سانتیمانتال تبدیل نشود.

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر:

‍‍‍
این خبر را از دست ندهید
روی خط رسانه